پروتکل درمان شناختی رفتاریاختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل
پروتکل درمان شناختی رفتاریاختلال استرس پس از سانحه در 51 صفحه ورد قابل ویرایش به زبان فارسی با فرمت doc به همراه فایل زبان اصلی پروتکل
ویژگیهای کلی محصول :
آماده سازی در ۱2 جلسهدرمانی
شامل توضیحات کامل درباره بیماری، تشخیصآن ، مفهوم، اصول شناختبیمار، شرح کامل 12 جلسه ارزیابی و درمانو منابع
توضیح کاملِتک تکِ مراحل هر جلسه
در 51 صفحه ورد قابل ویرایش با زبان فارسیبا فونت bnazanin اندازه ۱۴ فاصله خطوط ۱.۵
رفرنس دهیمعتبر + تمامی منابعاستفاده شده
برگرفته از فصل 6 کتاب International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders که به رایگان همراه فایل دریافت میکنید .
نحوه دریافت :بلافاصله پس از پرداخت آنلاین، قادر به دانلود خواهید بود .
فهرست مطالب موجود :
معرفی
بروز علائم به 3 دسته گروه تقسیم میشوند.
تئوری یادگیری
تکنیکهای مدیریت اضطراب
تئوری پردازش احساسی
تکنیکهای ارائه شده
درمان پردازش شناختی
پروتکل درمان پردازش شناختی ( جلسه به جلسه )
جلسه اول (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه دوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه سوم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه چهارم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه پنجم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه ششم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه هفتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه هشتم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه نهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه دهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه یازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
جلسه دوازدهم (مراحل و توضیحات هر مرحله)
حساسیت پذیری چشمیو پردازش مجدد
دستورالعملهای آینده
مراجع و منابع (6 صفحه)
بخشی از متن :
اختلال پس از سانحه (PTSD) یک الگو از علائم را توصیف میکند که ممکن است در افرادی که تجربهی استرسهای پس از حادثه را داشته اند، پیشرفت کند.
PTSD با یک تشخیص رسمیدر 1980 با ظهور DSM-III (APA,1980) ایجاد شد. اگر چه بسیاری از علائم PTSD از قبل شناخته شده بود. معیارها به طور عمده از مطالعه بر روی سربازان جنگی حاصل شد. اما از آن زمان PTSD به طیف گستردهای از گروههای آسیب دیده مانند بازماندگان تجاوز جنسی، سوء استفاده جنسی در کودکی، سوء استفاده فیزیکی ( مانند خشونت )، مجازات و همچنین بلایای طبیعی یا انسانی به کار برده شد. برای تشخیص PTSD مطابق DSM-IV (APA, 1994) فرد ابتدا باید تجربه، شواهد یا در غیر این صورت با یک رویداد که شامل مرگ واقعی، تهدید به مرگ ، آسیب جدی یا تهدید جسمی، فیزیکی است، داشته باشد. ثانیا ، پاسخ فرد به این رویداد شامل ترس شدید، بیزاری یا درماندگی باشد. بنابراین رویداد به عنوان ضربهای تعریف میشود که شامل مرگ و یا آسیب جدی یا تهدید به مرگ و آسیب است و فرد نقش منفی قویای در پاسخ به رویکرد دارد.
در نسخههای قبلی DSM (APA, 1980; 1987) یک عامل استرس زای آسیب زننده به عنوان یک رویداد خارج از تجربهی معمولی انسان تعریف شده است که تقریبا هر کسی آن را به شدت مضطرب مییابد.متاسفانه، به لحاظ تکنیکی، تجربههای رایج آسیب زننده مانند سوء استفادههای دوران کودکی، خشونت خانوادگی و تجاوز جنسی به علت فراوانی آنها حذف شده اند. تعریف DSM-IV مشکل را از بین برده و تأکید میکند که تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به طور ویژه باعث آسیب رساندن یک رویداد باشد. این از مطالعات متعدد تحقیقاتی حاصل شد که فهمیدند که تجربهی تهدید زندگی یک عامل پیش بینی کننده مهم در پیشرفت PTSD است (Blank,1993; Davidson & Smith, 1990; Kilpatrick & Resnick, 1993; March, 1993).
نمونهای از جلسات پروتکل درمانی:
جلسه 1:
- بررسی اجمالی درمان
- آموزش: PTSD و نشانهها
- جمع آوری اطلاعات : علائم PTSD مراجع و علائم مربوطه
- آموزش: تئوری پردازش اطلاعات
- جمع آوری اطلاعات : حملهی جنسی به مراجع
- ارائهی اهداف و منطق درمان
- مشخص کردن تکلیف خانه : شرح آسیب
اهداف اصلی جلسه 1، آموزش، جمع آوری اطلاعات و ایجاد ارتباط است. به مراجع اطلاعاتی راجع به PTSD شرح داده میشود، اطلاعات تئوری پردازش ( از جمله ترکیب و تطابق ) چرایی PTSD و چگونگی حفظ آن توسعه مییابد.
معالج، مراجع را دعوت به بحث دربارهی نشانهها میکند که برای او مشکل تر است و تأکید میکند که برای افرادی که در معرض آسیب بوده اند، تجربهی چنین مواردی از علائم رایج است. در چارچوب این اطلاعات ، معالج یک مرور کلی از اجزای درمان ارائه میدهد. اهداف اصلی درمان را بیان میکند و پایهی درمان را فراهم میسازد ( تئوری و منطق CPT را در بالا ببینید )
هدف از این کار این است که به مراجع کمک کند بفهمد که درمان چیست و اهمیت پیشگیری از درمان را بفهمد. از آنجایی که رفتار اجتنابی یک جزء اصلی از PTSD است وممکن است با درمان همراه شود، به مراجع هشدار داده میشود و تشویق میشود که از تمایل به انجام جلسات درمان آگاه شود یا تکالیف خانه واگذار شده را کامل کند. معمولا با پیش بینی رفتار اجتنابی و مشخص کردن هر تلاش بعدی برای دوری از اجتناب کردن، اکثر مراجعین کاملا با پروتکل درمانیموافقت میکنند. یکی دیگر از اهداف مهم این است که از مراجع دعوت میشود که درمان را به عنوان یک همکاری بین مراجع و معالج ببیند و درک کند که موفقیت بستگب به تلاش مراجع و معالج دارد. علاوه بر این، معالج از مراجع میخواهد به طور خلاصه آنچه برایش اتفاق افتاده را شرح دهد. بسیاری از مراجعین ما در حال حاضر تحت یک ارزیابی گسترده اند. بنابراین نیازی به بررسی عمق این مرحله ، نه در مورد ویژگیهای آسیب و نه نشانههای بیمارنیست. به هر حال، با در نظر گرفتن آسیب، معالج قادر به تعیین یک حالت غیر داورانه برای پروتکل درمان است و میتواند بیان کند که تمرکز درمان به طور مستقیم بر تجربهی آسیب خواهد بود. این همچنین اجازه میدهد تا معالج و مراجع با یکدیگر آشنا شده و برای معالج شروع پیش بینی مراجع است. در پایان جلسه، از مراجع خواسته میشود که حداقل یک صفحه در مورد مفهوم آسیب خود با توجه به باورهایش در مورد خود و دیگران بنویسد.
جلسهی 2:
- مرور تکلیف: مراجع نظرات خود را اظهار میکند
- شناسایی نقاط ضعف
- معرفی ارتباط بین افکار و احساسات
- معرفی صفحات A-B-C
- تکلیف خانه : صفحات A-B-C
هدف این جلسه، شروع شناسایی نقاط ضعف مراجع است. در ابتدا معالج از مراجع در مورد اظهار نظراتی که نوشته است و چیزهایی که از آن یاد گرفته است سوال میکند. این به طور مختصر پردازش میشود و مراجع برای تلاشهایش در شروع تفکر دربارهی تجربهی آسیبش تشویق میشود. سپس، از مراجع خواسته میشود تا اظهار نظرات خود را با صدای بلند بخواند. وظیفه معالج این است که به نکات مهم اظهار نظرات گوش کند. هنگامیکه مراجع تمام کرد، معالج به مراجع کمک میکند تا نکات مهم را شناسایی کرده و برخی را به طور خلاصه شرح دهد. تلاش به هیچ چالش واقعیای در این مرحله نمیشود. گاهی اوقات ممکن است معالج نقطه ضعف بعدی را برای تعیین این که باورهایش چقدر عمیق است استفاده کند. به عنوان مثال، برای یک مراجع که میگوید فکر میکند که به هیچ مردی نمیتواند اعتماد کند، معالج میتواند بپرسد آیا هیچ مردی نیست که شما به او اعتماد کنید؟ حتی یک نفر؟
بیشتر مراجعین میتوانند حداقل یک یا دو مرد را معرفی کنند و این میتواند به آنها کمک کند تا بفهمد که این باور مطلق نیست. دیگران ادامه میدهند که آنها هرگز ملاقات با فردی که قابل اعتماد بود نداشته اند. این به معالج میگوید که مراجع چه انعطافی نشان میدهد و کار چقدر پیش میرود. این پروسه همچنین به مراجع دیدگاههای دیگر ممکن را معرفی میکند. بیشتر مراجعین این وظیفه را تکمیل میکنند. با این حال، هنگامیکه رفتارهای اجتنابی قوی اند، برخی مراجعین ممکن است بدون انجام تکالیف خود به مرحلهی بعدی بروند. در چنین مواردی ضروری است که معالج با ملایمت آن را برچسبی با عنوان اجتناب بزند ( هرچند بهانهای برای مراجع ) و سپس مراجع را مجبور به انجام تکلیف در جلسه با معالج کند و تکلیف دوباره واگذار میشود. این، این پیام را القا میکند که تکالیف مهم اند و نمیتوان از آنها اجتناب کرد. پس از آن ارتباط بین افکار و احساسات معرفی شده است. به عبارت دیگر، آنچه ما فکر میکنیم بر چگونگی احساس و علم ما مؤثر است. به عنوان مثال یک دانش آموز در امتحان شکست میخورد او به خود میگوید:"من یک احمق هستم ". این اندیشه منجر به احساساتی مانند غم و ناراحتی ( در خود) میشود. اگر ، با این حال، او به خود بگوید :" تو خیلی مطالعه نکردی ، تو باید برای امتحان بعدی بیشتر مطالعه کنی."، دانش آموز ممکن است احساس ناراحتی کمیداشته باشد که او مطالعه نکرده و قصد دارد دفعهی بعد بهتر عمل کند. افکار دقیق یا اظهار نظرات خود منجر به احساسات مناسب میشود در حالیکه تصورات نادرست و اظهار نظرات احساسات نا مناسب و غیر ضروری را ایجاد میکند. تصورات نا درست یا نامنطبق نتیجهای از تشبیه و جایگزینی نامناسب اند. درک این ارتباط بعد از درمان زمانی که مراجع به چالش فکر کردن دربارهی این نکات میرسد مهم است. به منظور آموزش به مراجع، چگونگی مرتب سازی افکار و احساسات ، صفحات A و B و C معرفی شده اند ( شکل 1-6 ). ستون A برای رویدادهاست. ستون B برای افکار و ستون C برای احساسات است. در مثال بالا " من در امتحان شکست خورده ام " در ستونA نوشته شده است. " من یک احمق هستم " در ستون B و "من احساس غم و ناراحتی میکنم " در ستون C نوشته شده است. گاهی اوقات ما کلمات " من احساس میکنم" را در مقابل یک فکر قرار میدهیم ( من احساس میکنم یک احمق هستم ) و آن را یک احساس در نظر میگیریم در حالیکه واقعا یک فکر است ( من احمق هستم ) که باعث غم و عصبانیت میشود. بنابراین، مراجع 4 احساس اساسی ارائه میدهد : عصبانیت، غمگین بودن، خوشحالی و ترس. هر یک از اینها میتواند شدت متفاوتی داشته باشند و یا با سایر احساسات ترکیب و احساسات جدیدی بسازند. بنابراین ، از مراجع خواسته میشود برای تشخیص احساسش بر این 4 احساس تمرکز کند. برای تکلیف خانه، مراجع باید حداقل 2 صفحهی A-B-C را هر روز انجام دهد.یکی باید دربارهی فکر در مورد تجاوز و دیگری میتواند در مورد یک اتفاق روزمره مثبت یا منفی باشد. از آن جایی که اکثر افراد راحت تر وقایع و یا احساسات را مییابند به مراجع برای شروع ستون A یا C معرفی میشود.